درباره وبلاگ


من آن غريبه ی ديروز آشناي امروز و فراموش شده ي فردايم در آشنايي امروز مي نويسم تا در فراموشي فردا يادم كني
آخرین مطالب
پيوندها
نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 24
بازدید دیروز : 7
بازدید هفته : 31
بازدید ماه : 318
بازدید کل : 67343
تعداد مطالب : 23
تعداد نظرات : 107
تعداد آنلاین : 1


Alternative content


دلنوشته های من البته بیشتر سینمایی
CiNeMa,MuSiC,...




 

برای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  Art1.jpg
مشاهده: 164
حجم:  75.7 کیلو بایت


نام فيلم: حوض نقاشي

محصول: ايران
سال توليد 2012
مدت زمان: 95 دقيقه
ژانر: درام
کارگردان: مازيار ميري
فيلم نامه: حامد محمدي
تهيه کننده: منوچهر محمدي
آهنگساز: -
فيلمبردار: محمد آلادپوش
تدوين: محمدرضا موييني

بازيگران:
شهاب حسيني .... رضا
نگار جواهريان ...... مريم
فرشته صدر عرفايي ...... خانم ناظم
بهاره کيان افشار ....... يلدا
رضا کيانيان  ...... پدر يلدا

افتخارات: متاسفانه حق فیلم رو خوردن!
 

 

 

خلاصه داستان:
مریم و رضا با آدم های دیگر فرق دارند؛ آن هم نه یک فرق ساده. آن ها باید تلاش کنند تا به دیگران ثابت نمایند این تفاوت بزرگ را با معجزه عشق حل کرده اند. کار جدید مازیار میری داستان زوج جوانی را روایت می کند که هر دو به لحاظ ضریب هوشی پایین تر از حد نرمالند و همین مساله ژنتیکی، سبب آن می‌شود که ازدواج آنها با مشکل دچار شود.

درباره فیلم:
خب امشب شب سوم بود بعد از دو شب نه چندان خوب با آسمان زرد و هيچ کجا هيچ کس امشب قرار بود يک شب خوب باشه از قبل شروع جشنواره بعد از فيلم استاد مهرجويي دوست داشتم اين فيلم رو ببينم اون هم بخاطر شهاب حسيني که خيلي دوستش دارم همينطور نگار جواهريان که قبولش دارم در همين حد نه بيشتر ...
رسيدم به اريکه و اولين چيزي که باهاش مواجه شدم يک صف خيلي! طولاني بود امشب ميتونم بگم هر 300 نفر ظرفيت سالن پر بود ...
فيلم شروع شد اول يک سکانس از شهاب حسيني و نگار جواهريان پخش شد بعد کست و نام عوامل.... دروغ نگفتم اگر بگم همون تک سکانس ابتدايي به شما ميگه که با چي طرف هستيد!

شهاب حسيني به نظر من بهترين ايفاي نقش کارنامه هنریش رو رقم زد فوق العاده بود بازي شهاب حسيني تو اين فيلم همش من رو ياد

رابرت دنيرو در فيلم awakenings مي انداخت و بايد بگم خيلي خوشحالم که انقدر داره رشد ميکنه و به نظر من سيمرغ امسال به راحتي حق شهاب خسيني هست و بس.
نگار جواهريان هم عالي بود به نظر من اگر نگم بهترين ايفاي نقش کارنامش بوده ميگم جز 2تاي برتر بوده عالي و قطعا شانس سيمرغ براي اون هم با
لاست و واقعا خوشحال شدم که دچار کليشه دختر خجالتي و دردمند و ... که بعد طلا و مس و يک حبه قند خيلي نزديکش بود نشد و به معناي واقعي هم نشد با يک بازي عالي.
برسيم به خود فيلم واقعا يه جورايي نميتونم بنويسم ! کم پيش اومده بعد فيلمي اين حالت بهم دست بده در مورد فيلم هاي ايراني ميشه گفت که اولين بار هست بايد بگم بهترين فيلم جشنواره يکي از برترين هاي تاريخ سينماي ايران و يکي از برترين هاي عمرم ! چه کرد اين مازيار ميري و حوض نقاشي اش با ما ...

فيلم فوق العاده هست علي رغم موضوعش که خيلي جاي ملودرام بازي و اشک آه داشت کارگردان رو اورده به تلفيقي از اشک لبخند سعي نميکنه با موقعيت هاي احساسي يک سره از مخاطب گريه بگيره و از اين راه سواستفاده کنه همين براي من بسياز ارزش داشت ابتداي فيلم سادگي دوست داشتني و دل پاک مريم و رضا (و همه اونهايي که به اين مشکل رو به رو هستن و قطعا همه ما هم حداقل يکيشون رو ديديم و واقعا ميدونيم چقدر دل بزرگي دارن و دوست داشتني هستن) موقعيت هاي طنز بسيار خنده دار و البته شريفي رو رقم ميزنه که اين خنده ها تا اخراي فيلم هم ادامه داره مابين اين خنده ها و حرف هاي به ظاهر سطحي و ساده بسيار مطالب پر معني و مهمي وجود داره نميخوام هيچ حرفي از داستان بزنم بايد ببينيد از ثانيه ثانيه اش لذت ببريد اما لحظات درام جوري بود که نميشد هيچ رقمه جلوي اشک رو گرفت و اقایونی هم که در کنار من بودن يه جورايي فاز اشک رو گرفته بودن به قول شهاب حسيني يا همون رضا "گريه مال مرده , فقط سرتو بگير بالا گريه کن " به هرحال يه جورايي اونايي که من رو ميشناسن ميدونن که هميشه مهمترين آيتمم براي ارزشيابي فيلم دغدغه اون کارگردان و حرف فيلمه و فکر ميکنم در اين مورد که اصلا فيلم جاي هيچ حرفي رو باقي نميذاره و بدون سياه نمايي يا موج سواري يا خط قرمز و ... کار خودش رو ميکنه کاري که به عقيده من ميتونه برنده
اسکار فیلم خارجی هم بشه اونم با سری بالا!

 

 

خيلي بي نظير بود امشب برام واقعا اگر فيلم 2 تا سانس ديگه هم داشت مينشستم و هر دوبار رو ميديدم واقعا دلم نميخواست از سالن بيام بيرون و حتي فکر نميکنم امشب هم بتونم بخوابم انقدر اين فيلم من رو گرفت! اون هم يک فيلم ايراني ! يک فيلم شريف ايراني!
يک سري سکانس ها و موقعيت ها و پيام ها تو فيلم بود که عالي بود خيلي هم دوست دارم الان شير کنم با شما اما خب لحظه لحظه اين فيلم انقدر زيباست که نميشه لذت ديدنش رو با اسپويل کردن از شما گرفت.
انقدر بازی ها عالی بود که بار اول که دارید فیلم رو میبینید به سختی میتونید به چیزهای دیگه مثل ویژگی های فنی اشاره کنید اما فیلم بردای کار به نظرم خوب بود همینطور موسیفی متن که کم و خیلی به جا استفاده شد.
تبریک میگم به مازیار میری و شهاب حسینی امیدوارم این فیلم به موفقیت های بین المللی برسه
امتیاز من 10 از 10.

 

 

 

 

برای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  Art2.jpg
مشاهده: 255
حجم:  29.3 کیلو بایت
برای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید
نام:  Art3.jpg
مشاهده: 227
حجم:  39.0 کیلو بایت

این مطالب تحت کپی رایت سایت سینماسنتر منتشر شده است . لذا هر گونه کپی برداری از این مطالب بدون اجازه نویسنده و سایت سینماسنترwww.cinemacenter.ir نقض آشکار قوانین کپی رایت محسوب می گردد.

برگرفته از ویژه نامه جشنواره فیلم فجر سینماسنتر
دانلود ویژه‌نامه 31 جشنواره بین‌المللی فیلم فجر

 





فکر میکنم یک حبه قند رو میشه از دو بعد کلی برسی کرد بعد فنی و ساختاری و همینطور از بعد محتوی و داستان
از نظر فنی به نظرم یک حبه قند از بهترین نمونه های سالهای اخیر بوده واقعاً لذت بصری زیادی داشت این فیلم اما در بعد فنی آیتم شاخص برای من دکوپاژ عالی این فیلم بود و البته صدابرداری و ...

اما از نظر محتوی و داستان به نظرم فیلم متوسط و گاهی رو به ضعیفی بود! من اصلاً از پرداخت این فیلم در مورد بعضی کرکتر ها خوشم نیومد از اون داماد اینترنتی تا ...
البته در این فیلم نمادهای زیادی بود در مورد کیفیت اونها فعلاً بحثی ندارم اما واقعاً پیام این فیلم چی بود؟ به نظرم همه چی خیلی سطحی بود تو فیلم تحول ها غم ها دورهمی ها و شادی ها ...

اما از بدترین اتفاقات فیلم که اصلاً برای من قابل قبول نبود نوع مرگ دایی بود! واقعا چاله ای بود که این فیلم رو کشید پایین! با هر فرضی به این مرگ نگاه میکنم برام قابل قبول نیست دایی از زندگی خسته بود دایی پلنگ فکن گرفتار حبه قند شد و این است بازی روزگار و ... این مرگ اگر نگم نقطه اوج داستان اما بی تردید جز 2 3 نقطه اصلی اوج داستان بود در اصل چرخی بود که باید بار اتفاقات آینده فیلم رو میکشید که البته طبیعتاً همچین قدرتی هم نداشت.
یا از سکانس های بسیار بد دیگه ی فیلم میشه به اون داستان زن دایی اشاره کرد یک تیپ کامل با نقش نه چندان زیاد که اون سکانس خیلی بد خوابیدنش واقعاً دلسرد کننده بود. واقعاً اگر ما فکر کنیم فردی از نزدیکانمون جونش رو از دست داده با پرت کردن یه حبه قند این قضیه رو تست میکنیم؟!

یا در مورد همین نماد ها و پرداختشون که همه سطحی بودن و در مورد خیلی هاشون میشه گفت تیپ بودن نه شخصیت! در همین بین حالا اگر سری بزنیم به نماد ها اون پسر جوون که همش سرش تو لپ تاپش بود به نوعی نمادی از امروزی ترین نسل جامعه در فیلم بود که یک ادم سرد ایزوله نشون داده شد که گاهی فقط یه دیدی به دختر خالش اگر اشتباه نکنم می انداخت! خب این نگاه یک طرفه به داستان خیلی بده این که جوونایی که هم دوره اون شخصیت امروزی در فیلم هستن به مراتب سرد تر و ادم های بی احساس تری هستند حتی در اون حد که تو سکانس احیای دایی حاضر نبود یا خیلی با اکراه میخواست یه نفس مصنوعی یا ... رو برای این مرد انجام بده! از اون ور هم قاسم که کرکترش به نوعی پرورش یافته با اصول سنتی بود و نماد اخلاقیات دایی بود شد ادم خوبه ! من خودم تا حد زیادی به بعضی از رسوم اخلاقیات سنتی اهمیت میدم اما نگاه یک طرفه جالب نیست برام.

داستان هم که اگر بگم کامل دستگیرم نشد دروغ نگفتم! خط داستان قرار بود از اون داماد اینترنتی شروع شه و در اخر به صبر کردن برای برگشتن قاسم برسه اگر اشتباه نکنم که خب واقعاً چه مفهومی رو میتونه داشته باشه این؟! نکته اینجاست نمیگم فیلم بی محتوی هست میگم این داستان و محتوی قابلیت برابری و همراهی با ویژگی قنی کار و تبدیل شدن به یک کار بزرگ رو نداره.
در کل فیلم از سطحی بودن رنج میبره از سطحی بودن کرکترها تا شادی و غم ها تا تحول اون داماد خانواده و حتی یه جاهایی هم این تلفیق سنت و مدرنیته و گوشی های موبایل و اون فرهنگ ها و غورباقه بازی ها برام روون جا نیوفتاد و اتفاقاً این فیلم هرچی کشید از یک حبه قند و اون دو سکانس قند نشانش بود! (خواب زن دایی و مرگ دایی)



صفحه قبل 1 2 3 4 5 صفحه بعد